تفسیر سوره نور

سوره نور آیه ۳۱ | جلسه ۱۳

فیلم جلسه
 

صوت جلسه

متن تفسیر

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

تفسیر سوره نور آیه ۳۱ | چهارشنبه ۱۴۰۱/۰۹/۰۹ | جلسه ۱۳ | آیت الله سید علی محمد دستغیب

 

 

 

روایت چهارم

از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت شده:

«التَّوَکُّلُ‏ عَلَى‏ اللَّهِ‏ نَجَاهٌ مِنْ‏ کُلِ‏ سُوءٍ وَ حِرْزٌ مِنْ کُلِّ عَدُوٍّ»[1]

«توکل بر خدای تعالی مایۀ نجات از هر بدی و محفوظ بودن از هر دشمنی است.»

توکل یعنی انسان در کار صحیحی که نتیجۀ دنیا یا آخرت داشته باشد و حرام نباشد، اسباب را فراهم کند و نتیجه را به خدا بسپارد؛ مثلاً درس‌هایش را بخواند و مسامحه نکند و بگوید: توکل بر خدا؛ خدایا آنچه از من برمی‌آمد انجام دادم،‌ بقیه را تو کمک کن. ان‌شاءاللّه که بتوانم پاسخ سؤالات را بدهم.

در این صورت خدای تعالی انسان را حفظ می‌کند؛ یعنی اگر مردود شد، می‌گوید: الهی شکر، الحمدللّه، ما مولا داریم، کارمان را دست او سپردیم. حتماً صلاحمان این بوده. مهم این است که درس‌هایمان را خواندیم و کوتاهی نکردیم. این پیشامد را خدا برای ما خواسته و خیر است.

اگر هم موفق شد می‌گوید: الهی شکر، خدایا لطف تو بود. درست است من کارهایم را کردم، امّا نتیجه از ناحیۀ تو بود.

«با توکل زانوی اشتر ببند». شتر را همین طور رها نکن، بگو توکل به خدا! زانویش را ببند و جای محکمی آن را نگه دار، بعد بگو توکل بر خدا.

این نجات از هر سوء است. یعنی بدی‌ها کنار می‌رود. سوء از ناحیۀ نفس ما و از ناحیۀ شیطان است.

«حرز من کل عدو» یعنی اگر در راهی که پیش گرفته دشمنی باشد یا کسی یا شیطانی مانعش شود، خدای تعالی او را کنار می‌زند.

اگر انسان هیچ کاری نکرد و مقدمات را فراهم نکرد و گفت توکل بر خدا، مثل کسی است که زراعت نمی‌کند و می‌گوید خدایا می‌خواهم یک خرمن گندم از این زمین برداشت کنم! تو که نه چیزی کاشتی،  نه شخمی زدی، نه آبی دادی، چطور توقع برداشت محصول داری؟ این توکل نیست؛ این تنبلی است؛ باری بر دوش مردم شدن است.

مهم‌ترین دشمن انسان شیطان و نفس است. وقتی توکل کردی، نفس و شیطان نمی‌تواند بر تو غلبه کند، طوری که از خدا قهر کنی و بگویی چرا این‌طور شد؛ چرا وقتی همۀ کارهایم را درست انجام دادم، موفق نشدم؟

اگر هم موفق شدی، باد نمی‌کنی، تکبر نمی‌کنی. این می‌شود توحید. این توکل از ناحیۀ توحید برخاسته. اگر کسی بتواند این‌طور باشد، زندگی برایش آرام و لذت‌بخش می‌شود؛ دشمنِ کسی نمی‌شود و کم‌وکاستی‌ها را تقصیر کسی نمی‌اندازد. همچنین نمی‌گوید فلانی بود که این کار شد. همه را از خدا می‌بیند.

تفسیر سوره نور آیه ۳۱

وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (31)

به زنان مؤمن بگو چشمان خود را از نامحرم بپوشانند و عورت خود را حفظ کنند و زینت خود را، جز آن مقدار که آشکار است، ظاهر نسازند. و روسری‌های خود را بر سر و گردنشان بیندازند و زینت خود را آشکار نکنند، مگر برای شوهران یا پدران یا پدرشوهران یا پسران یا پسران شوهر یا برادران یا پسران برادر یا پسران خواهر یا زنان هم‌کیش یا کنیزان یا مردان خدمتکاری که رغبتی به زنان ندارند یا کودکانی که به تمییز نرسیده‌اند. موقع راه رفتن پای خود را چنان به زمین نزنند که زینت پنهانشان آشکار شود. ای مؤمنان! همه به درگاه خدا توبه کنید تا رستگار شوید.

وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ؛ به زنان مؤمن بگو: چشم‌های خود را از نامحرم بپوشانند و نگاه شهوت‌آلود به مردها نکنند و فروج و عورت خود را جز از شوهرانشان حفظ کنند، طوری که حتی مردان مَحرمی که در ادامه گفته می‌شود، آن را نبینند.

وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها؛ «یُبدینَ» از «‌ابدا» به معنای اظهار است. مراد از ظاهر نکردن زینت خود زینت نیست، بلکه محل آن است؛ یعنی به گوش نباید نگاه کرد، وگرنه دیدن گوشواره مهم نیست، امّا نگاه کردن به صورت و قدم‌ها و دست‌ها تا مچ، اشکالی ندارد، به شرط اینکه با شهوت نباشد.

وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ؛ المیزان می‌نویسد:

«کلمه «خُمُر» جمع خمار است، و «خمار» جامه‏اى است که زن سر خود را با آن مى‏پیچد و زایدِ آن را به سینه‏اش آویزان مى‏کند.

کلمۀ «جیوب» جمع جَیب به فتح جیم و سکون یاء است که معنایش معروف است، و مراد از جیوب، سینه‏ها است. معنایش این است که به زنان دستور بده تا اطراف مقنعه‏ها را به سینه‏هاى خود انداخته، آن را بپوشانند.»[2]

وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ…؛ زینت خود یعنی مواضع زینت یا به تعبیر دیگر بدن خود را بپوشانید، جز بر محارم سببی یا نسبی که عبارتند از شوهر، پدر، پدرشوهر، فرزند، فرزند شوهر، برادر، پسر برادر و پسر خواهر.

أَوْ نِسائِهِنَّ؛ منظور از «نسائهنَّ» زنان مؤمن است. بنابراین زن نباید پیش زنان کافر بدن خود را ظاهر کند؛ چراکه در روایت است آنها برای شوهرانشان زنان مسلمان را توصیف می‌کنند و خدا این کار را دوست ندارد.

أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ؛ منظور از «ملک یمین» کنیزهایی است که قبلاً خریدوفروش می‌کردند. بعضی عبد را هم شامل این آیه می‌دانستند.

در گذشته در همۀ دنیا عبد و کنیز وجود داشت و کاملاً متداول بود، به همین جهت اسلام از آن نهی نکرد، امّا احکامی وضع کرد که این افراد به دلایل مختلف آزاد شوند.

أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ؛ «اِربَه» در لغت به معنای حاجت است. منظور از «غیر اولی‌الاربه» مردانی است که به‌خاطر بیماری یا سفاهت، هیچ شهوتی ندارد و در نتیجه نیازی به زن ندارند.

این افراد در حکم محارم هستند.

أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ؛ کودکانی که مرد و زنی را تشخیص نمی‌دهند. بعضی گفته‌اند؛ یعنی هنوز بالغ نشده‌اند، ولی ممکن است بعضی بچه‌ها در سن دوازده یا سیزده سالگی همه‌چیز را بفهمند و تشخیص دهند.

این جواز راجع‌به بدن زن است، نه عورتین.

وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ؛ زنانی که خلخال در پا دارند، نباید چنان محکم پا بر زمین بزنند که نامحرم بشنود.

وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون؛ اگر در زمینۀ عفت و پوشاندن بدن از نامحرم کوتاهی کردید، توبه کنید و به‌سوی خدا برگردید تا خدا به شما فلاح دهد و در راه راست قرار گیرید. فلاح یعنی رستگاری.

بررسی روایات در مورد آیه ۳۱ سوره نور

از امام صادق علیه‌السلام روایت شده: «در هرجاى قرآن دربارۀ حفظ فرج آیه‏اى آمده مقصود حفظ آن از زنا است، مگر این آیه که منظور حفظ از نگاه است.»[3]

على بن جعفر از برادرش حضرت موسى بن جعفر علیهاالسلام نقل کرده که به آن جناب عرضه داشتم: براى مرد چه مقدار جایز است به زن نامحرم نگاه کند؟

فرمود: صورت و کف دست و محل سوار (دستبند).[4]

عباد بن صهیب روایت کرده: از امام صادق علیه‌السلام شنیدم مى‏فرمود: نظر کردن به سر اهل تهامه و اعراب بادیه و همچنین اهل سواد و علوج (کفار) عیبى ندارد، چون اگر ایشان را نهى کنى، گوش نمی‌دهند.

و نیز فرمود: زن دیوانه و کم‌عقل که نگاه کردن به موى او و به بدنش عیبى ندارد، در صورتى است که نگاه عمدى (شهوی) نباشد.[5]

منظور از عمدی، نگاه شهوت‌آلود است.

حفص ابن البخترى از امام صادق علیه‌السلام روایت کرده: سزاوار نیست براى زن که در برابر زنان یهود و نصارى برهنه شود، چون نزد شوهران خود تعریف مى‏کنند.[6]

عبدالرحمن بن ابى عبداللَّه گوید: از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم: منظور از «غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ» کیست؟

فرمود: احمق و اشخاص تحت ولایت غیر که زن نمى‏خواهند.[7]

[1]. بحارالأنوار، ۷۵، ۷۹.

[2]. تفسیر المیزان، ذیل همین آیه.

[3]. کافى، 2، 30.

[4]. قرب الاسناد، 102.

[5]. کافی، ۵، ۵۲۴.

[6]. تفسیر نورالثقلین، 3، 593.

[7]. فروع کافى، 5، 523.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است