رمضان المبارک ۱۴۰۱-۱۴۴۳

پنجم رمضان ۱۴۴۳ | آیت الله دستغیب

روایات متعددی نقل شده که رضای رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله در این است که شیعیان و دوستان علی ولی اللّه وارد بهشت می‌شوند. اگر گناهانی هم داشته باشند، خدای تعالی آنها را عفو می‌کند. کافی است با دوستی علی علیه‌السلام و اهل‌بیت از دنیا بروند.

فیلم جلسه
 

صوت جلسه

متن تفسیر

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

پنجم رمضان ۱۴۴۳ – ۱۴۰۱ | پنجشنبه ۱۴۰۱/۰۱/۱۸ | آیت الله سید علی محمد دستغیب

 

 

 

شرح دعای سحر

حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت دعای سحرهای ماه رمضان را شرح دادند و بیانات ایشان پیاده، تصحیح و در کتابی به نام «انوار هدایت» چاپ گردیده است.

در سال‌های قبل مقداری از بیانات ایشان ارائه شد و اکنون به فرازهای دیگری از این دعا و شرح ایشان اشاره می‌شود.

«اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ مِنْ قَوْلِکَ بِأَرْضاهُ وَکُلُّ قَوْ لِکَ رَضِیٌّ، اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِقَوْلِکَ کُلِّه»

«خدایا از تو درخواست می‌کنم به‌حق پسندیده‌ترین مرتبه از گفتارت و همۀ مراتب گفتار تو پسندیده است، خدایا از تو درخواست می‌کنم به‌حق همۀ مراتب گفتارت.»

حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت در ذیل این فقره می‌فرمایند:

«پروردگار عالم سؤال می‌کنم از حضرت‌عالی با آن اقوالی که نزد حضرت‌عالی و نزد دیگران بسیار رضایت‌بخش است، هرچند فرمایشات حضرت‌عالی همۀ آنها رضایت‌بخش است.»

در ادامه می‌فرمایند:

«دستورات غیر عبادی و معاملی که شاید سیاست باشد، هریک از این‌ها در دین اسلام فرمودۀ خود خداوند است که در قرآن است و عامل به فرمایشات خداوند به تمام معنا رضایت پروردگار نصیبش می‌شود.»

 

امیدبخش‌ترین آیات

«ارضاه» به تعبیری به معنای امید است. قرآن کریم همۀ آیاتش امیدبخش است، امّا بعضی آیات بیشتر موجب سرور و امید مؤمنان و دوستان اهل‌بیت علیهم‌السلام است.

قول خدای تعالی همان آیات قرآن است. وقتی این آیات را می‌خوانیم و به آن عمل می‌کنیم رضایت پروردگار حاصل می‌شود و قهراً شعف و امید تازه‌ای در ما پدید می‌آید. این شعف عبارت دیگری از رضایت از پروردگار و بسیار نزدیک به امید است.

امّا همان طور که گفتیم بعضی آیات امید بیشتری برای مؤمنان و دوستان علی ولی‌اللّه به ارمغان می‌آورد؛ از جمله این آیه از سورۀ هود:

﴿وَ أَقِمِ الصَّلاهَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى‏ لِلذَّاکِرینَ﴾[1]

«نماز را دو طرف روز و اوایل شب به‌پا دار. بی‌تردید خوبی‌ها بدی‌ها را از بین می‌برد. این تذکری است برای اهل تذکر!»

تفسیر برهان در ذیل این آیه از ابوحمزه ثمالی نقل کرده:

سَمِعْتُ أَحَدَهُمَا عَلَیهِمَا السَّلَامُ یقُولُ: إِنَّ عَلِیاً عَلَیهِ السَّلَامُ أَقْبَلَ عَلَى النَّاسِ، فَقَالَ: أَی آیهٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ أَرْجَى عِنْدَکُمْ؟ فَقَالَ بَعْضُهُمْ: «إِنَّ اللَّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَکَ بِهِ وَ یغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یشاءُ»[2]. قَالَ: حَسَنَهٌ، وَ لَیسَتْ إِیاهَا. فَقَالَ بَعْضُهُمْ: «یا عِبادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ»‏[3] قَالَ: حَسَنَهٌ، وَ لَیسَتْ إِیاهَا. وَ قَالَ بَعْضُهُمْ: «وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَهً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ»[4] قَالَ: حَسَنَهٌ، وَ لَیسَتْ إِیاهَا قَالَ: ثُمَّ أَحْجَمَ النَّاسُ، فَقَالَ: مَا لَکُمْ، یا مَعْشَرَ الْمُسْلِمِینَ؟ قَالُوا: لَا وَ اللَّهِ، مَا عِنْدَنَا شَی‏ءٌ. قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ یقُولُ: أَرْجَى آیهٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ «وَ أَقِمِ الصَّلاهَ طَرَفَی النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیلِ‏» وَ قَرَأَ الآیهَ کُلَّهَا، وَ قَالَ: یا عَلِی، وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً، إِنَّ أَحَدَکُمْ لَیقُومُ إِلَى وُضُوئِهِ فَتَسَاقَطُ مِنْ جَوَارِحِهِ الذُّنُوبُ، فَإِذَا اسْتَقْبَلَ اللَّهَ بِوَجْهِهِ وَ قَلْبِهِ لَمْ ینْفَتِلْ عَنْ صَلَاتِهِ وَ عَلَیهِ مِنْ ذُنُوبِهِ شَی‏ءٌ، کَمَا وَلَدَتْهُ أُمُّهُ، فَإِذَا أَصَابَ شَیئاً بَینَ الصَّلَاتَینِ کَانَ لَهُ مِثْلُ ذَلِکَ حَتَّى عَدَّ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ. ثُمَّ قَالَ: یا عَلِی، إِنَّمَا مَنْزِلَهُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ لِأُمَّتِی کَنَهَرٍ جَارٍ عَلَى بَابِ أَحَدِکُمْ، فَمَا ظَنُّ أَحَدِکُمْ لَوْ کَانَ فِی جَسَدِهِ دَرَنٌ ثُمَّ اغْتَسَلَ فِی ذَلِکَ النَّهَرِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فِی الْیوْمِ، أَ کَانَ یبْقَى فِی جَسَدِهِ دَرَنٌ؟ فَکَذَلِکَ وَ اللَّهِ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ لِأُمَّتِی».

امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام فرمودند: على علیه‌السلام رو به مردم کرد و فرمود: به نظر شما کدام آیه در کتاب خدا امیدوار کننده‌تر است؟ یکى گفت: آیۀ «خداوند شرک به خود را نمى‌آمرزد و جز آن را براى هر کس که بخواهد مى‌آمرزد». حضرت فرمود: خوب است، امّا این نیست.

دیگری گفت: آیۀ «ای بندگانی که در حق خود اسراف کردید، از رحمت خدا ناامید نشوید». حضرت فرمود این خوب است، امّا این نیست.

یکی دیگر گفت: آیۀ «کسانی که کار بد یا ظلمی به خود کنند، خدا را به یاد می‌آورند و برای گناهانشان استغفار می‌کنند. فرمود: خب است امّا این نیست.

مردم از اظهار نظر باز ایستادند. حضرت فرمود: اى جماعت مسلمان! چه شد که سخنى نمى‌گویید؟

عرض کردند: به خدا قسم چیزى براى گفتن نداریم.

فرمود: از رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله شنیدم که فرمود: امیدبخش‌ترین آیۀ قرآن‌کریم این آیه است «وَ أَقِمِ الصَّلاَهَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَ زُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ» و تمامی آیه را تلاوت کرد و به من فرمود:

ای علی! قسم به آن خدایی که مرا به حقّ بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده مبعوث گرداند، هرکس به این نیّت که وضو بسازد از جای خویش برخیزد، همۀ گناهان او می‌ریزد و آن‌گاه که با دل و روی خویش رو در روی پروردگار بایستد، قبل از آنکه نمازش تمام شود همۀ گناهانش بخشوده می‌شود، و همچون نوزاد معصومی می‌شود که از مادر زاییده شده و اگر در میان دو نماز کار نیکی انجام دهد، اجر و مزد دو چندان ببیند. حضرت ادامه داد تا آنکه نمازهای پنج‌گانه را برشمرد و سپس فرمود: ای علی! جایگاه نمازهای پنج‌گانه برای امّت من مثل جوی آبی است که بر در منزل آنها روان‌است. به نظر شما اگر کسی که بدنش چرکین و آلوده است، روزی پنج‌ بار در این جوی خود را بشوید، آیا چرک و آلودگی در بدن او باقی خواهد ماند؟ به خدا قسم! حکایت نمازهای پنج‌گانه برای امّت من نیز چنین است.

آیۀ دیگری که در این باره وجود دارد این آیه از سورۀ ضحی است:

﴿وَ لَسَوْفَ یعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى‏﴾[5]

«به زودی پروردگارت آن‌قدر به تو عطا می‌کند که راضی شوی.»

تفسیر برهان ذیل این آیه نُه روایت نقل کرده که یکی از آنها این است:

زَیدِ بْنِ عَلِی عَلَیهِ السَّلَامُ، فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لَسَوْفَ یعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى‏» قَالَ: إِنَّ رِضَا رَسُولِ اللَّهِ صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله إِدْخَالُ أَهْلِ بَیتِهِ وَ شِیعَتِهِمْ الْجَنَّهَ، وَ کَیفَ لَا وَ إِنَّمَا خُلِقَتِ الْجَنَّهُ لَهُمْ، وَ النَّارُ لِأَعْدَائِهِمْ، فَعَلَى أَعْدَائِهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ وَ الْمَلَائِکَهِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ.

زید بن علی دربارۀ این آیه گوید: رضای پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله در گرو این است که اهل‌بیت و شیعیانش وارد بهشت شوند. چرا وارد نشوند حال آنکه بهشت برای آنها خلق شده و آتش برای دشمنانشان. لعنت خدا و ملائکه و مردم بر دشمنان آنان.

روایات متعددی نقل شده که رضای رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله در این است که شیعیان و دوستان علی ولی اللّه وارد بهشت می‌شوند. اگر گناهانی هم داشته باشند، خدای تعالی آنها را عفو می‌کند. کافی است با دوستی علی علیه‌السلام و اهل‌بیت از دنیا بروند.

 

رضایت از خدای تعالی

در یکی از تعقیبات مشترک نمازهای یومیه می‌خوانیم:

«رَضیتُ بِاللّهِ رَبّاً وبِالاِسْلامِ دیناً وَ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وآلِهِ نَبِیّاً وَ بِعَلِىٍّ اِماماً وَ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِىٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسى وَ عَلِىٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ وَ الْحَسَنِ وَالْخَلَفِ الصّالِحِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ اَئِمَّهً وَ سادَهً وَ قادَهً بِهِمْ اَتَوَلّى وَ مِنْ اَعْداَّئِهِمْ اَتَبَرَّءُ پس سه مرتبه بگو: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ الْعَفْوَ وَالْعافِیَهَ وَ الْمُعافاهَ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ»

حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت رضوان اللّه تعالی علیه دربارۀ معنای «معافاه» می‌فرماید:

«تو مرا عفو بفرما : «اَسْئَلُکَ الْعَفْوَ وَالْعافِیَهَ وَ الْمُعافاهَ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ» من هم تو را عفو می‌کنم؛ یعنی رضایت داشته باشم از تمام افعال حضرت‌عالی و این‌قدر هم تبعیت بکنم که خودم راضی باشم که برای پروردگار خودم این کار را انجام دادم. من از تو توقع بی‌جا نداشته باشم. (توقع بی‌جا یعنی نه کاری می‌کند، نه خلاف نفس و نه اعمال خوبی انجام می‌دهد، بلکه دائم هم گناه می‌کند و امید دارد خدا او را ببخشد. این امید نیست، توفع بی‌جاست.) حضرت‌عالی هم نسبت به من عنایت نام داشته باش.

الحاصل قول حضرت احدیت هرکدام در محل خودش نافذ و مؤثر است… تمام اقوال خدا پرواضح است که خوب است. هرچه حضرت ختمی مرتبت صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله بر زبانشان جاری فرمودند خوب است. «وَ ما یَنْطِقُ‏ عَنِ‏ الْهَوى»[6] پس آنچه گفتند، قهراً رضایت‌بخش است. قطعاً خودشان در آن موضوعات هیچ تصرف ندارند. هرچه از بالا نازل شده بر قلب مبارکشان، همان را بی‌کم‌وکاست تحویل دادند. قهراً امام هم همین طور است.»

در ادامه حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت با ارائۀ مطلب عرفانی فلسفی می‌فرمایند:

«آن مقدار که مسلم است قول در حضرت احدیت ایجاد کلمات است. گاهی ایجاد کلمات خدای تعالی به عربی می‌فرماید، گاهی به فارسی می‌فرماید. حالا سخن در این است که اقوالی که منتسب به حضرت احدیت است. یکی از اوصاف حضرت احدیت ایجاد کلام کردن است؛ ایجاد قول کردن است؛ یعنی چون حضرت ختمی مرتبت صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله طرفشان عربی بود، نشوونما در عربستان بود، لذا قول به نحو عربی فرمودند.

آن مقدار که مسلم است قرآن مجید قول پروردگار است، لکن با فرض توجه حضرت ختمی مرتبت صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله یک شأن امکانی حتماً دارند. این شأن امکانی ایشان یک مقدار از ساحت قدس ربوبی دورشان می‌کند.

به این معنا که حجاب بین خدا و حضرت ختمی مرتبت صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله امکان ذاتی ایشان است؛ یعنی محتاج به خدا بودنِ ایشان است. البته خودشان می‌فرماید این احتیاج شرف است برای من، لکن آن نور پروردگار عالم که تنزل می‌کند به لباس خاتم انبیاء، عربی می‌آید؛ در لباس موسی بن عمران عبری می‌آید بیرون؛ در لباس ابراهیم خلیل‌الرحمان جور دیگر.»

منظور اینکه این قرآن ظهور علم خدای تعالی است. هرچه در عالم است، مخلوق پروردگار و ظهور اوست.

خدای تعالی عین علم، عین قدرت و عین حیات است. وقتی می‌گوییم خدا عین علم است منظور این خطوطی که می‌نویسیم نیست، این ظهور علم است، نه عین علم. آنچه از دهان شما می‌آید ظهور علم است، نه عین علم. عین علم اصلاً دیدنی و شنیدنی نیست، بسیار لطیف است.

علم مجرد است؛ یعنی مشت‌پرکن نیست، با چشم دیده نمی‌شود، لمس نمی‌شود، مثل روح است. ما می‌گوییم روح مجرد است؛ یعنی شما نمی‌توانید آن را ببینید. این حرف زدن و کارهایی که می‌کنیم ظهور روح است. بدن را هم روح می‌چرخاند و روح نوعی ظهور خدای تعالی است. خود خدا از هر مجردی مجرتر است.

قدرت هم همین طور است. می‌گوییم خدای تعالی عین قدرت است. آن‌که وزنه‌ای را بالای سر می‌برد یا هر کاری می‌کند، ظهور قدرت است. قدرت شکل و اندازه ندارد مثل علم است. این قدرت‌ها که در عالم می‌بینیم از انسان و حیوان و نبات ظهور قدرت خداست.

حیات هم به همین نحو. خدا عین حیات است و ما ظهور حیاتیم.

بنابراین آیات قرآن که بر قلب پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله نازل می‌شود، لفظ نیست. آنچه نزد خدای تعالی است، لفظ و کلمه نیست، معانی این‌هاست. این لفظ که به زبان پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله جاری می‌شود ظهور آن علم و آن قرآن است.

[1]. هود، ۱۱۴.

[2]. نساء، ۴۸ و ۱۱۶.

[3]. زمر، ۵۳.

[4]. آل‌عمران، ۱۳۵.

[5]. ضحی، ۵.

[6]. نجم، ۳.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است