هفتم رمضان ۱۴۴۵ | حجت الاسلام والمسلمین ترابیان
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
هفتم رمضان ۱۴۴۵ | دوشنبه ۱۴۰۲/۱۲/۲۸ | حجت الاسلام والمسلمین ترابیان
در ادامه خطبه شعبانیه، پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله فرمودند:
یَا أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْکُمْ فِی هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ کَانَ لَهُ جَوَازٌ عَلَى الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ،
ای مردم، کسی که در این ماه خُلقش را نیکو بگرداند و حسنخلق را راه و روش خود قرار دهد، جواز عبور از صراط را دارد، در روزی که قدمها بر صراط میلغزد.
بهطور کلی در آیات قرآن کریم و روایات اهلبیت علیهمالسلام و سیره بزرگان و ائمۀ اطهار بسیار بر حسنخلق سفارش شده، لکن در ماه مبارک رمضان و در اوقات شریفی که انسان میخواهد ارتباط خاصی با خدای تعالی داشته باشد، بیشتر بر آن تأکید شده است؛ چراکه باعث میشود حرکت شخص سریع شود و از موانعی که شیطان معمولاً در این مواقف و مواقع ایجاد میکند، در امان بماند.
در حال روزهداری یا احرام یا وقتی که انسان در مسجد آمده یا احوالات خوبی دارد؛ مثل سحر و امثالهم، بالأخص آنچه شیطان و نفس دام میگذارد تا شخص به تعالی نرسد و استفاده کامل نبرد، بدخلقی است.
بهخاطر همین، حضرت ختمی مرتبت در ماه مبارک رمضان، بر حسنخلق تأکید میفرمایند یا مثلاً در مشعرالحرام، در طواف و در جاهای خاصی که خدای تعالی دستور به عبادات خاصی داده و میخواهد توفیق خاص عنایت کند، حضرات معصومین علیهمالسلام بر این حسنخلق و سعۀصدر سفارش کرده و فرمودهاند مواظب باشید از دست و زبان و جوارح شما مؤمن یا مسلمانی یا حتی حیوانی اذیت نشود! چراکه مانع است. گاه انسان بهواسطه سوءخلق یا آزاری که به دیگران میرساند، زمینگیر میشود و در وضعی قرار میگیرد که تا آن را برطرف نکند، نمیتواند حرکتی داشته باشد.
حضرت در ادامه خطبۀ شعبانیه میفرمایند:
«وَ مَنْ خَفَّفَ فِی هَذَا الشَّهْرِ عَمَّا مَلَکَتْ یَمِینُهُ خَفَّفَ اللَّهُ عَلَیْهِ حِسَابَهُ وَ مَنْ کَفَّ فِیهِ شَرَّهُ کَفَّ اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یَوْمَ یَلْقَاه»
هر کس در این ماه بر زیردستان خود توسعه دهد، خدای تعالی در حساب او تخفیف میدهد و هرکس شرّ خود را از اطرافیانش بازدارد، خدای تعالی غضب خود را از وی حفظ میکند، در روزی که به ملاقات او نائل میشود.
منظور از زیردست، اعم از خانواده و همکار و شاگرد و کارمندان انسان است. هرکس به روشی به آنها کمک کند و باری از دوششان بردارد، خداوند در روز قیامت حسابش را آسان میگیرد.
همچنین اگر سعی کند اذیت و آزار خود را از پدر و مادر و همسر و فرزند و رفیق و همسایۀ خود بازدارد، از خشم خدا درامان میماند، در روزی که او را ملاقات میکند.
روایاتی در باب حسنخلق
تفسیر معین در صفحات ۷۱ و ۷۲، روایاتی چند در باب حسنخلق جمعآوری کرده که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
قال رسول اللّه صلّیاللّهعلیهوآله:
«أَوَّلُ مَا یُوضَعُ فِی مِیزَانِ الْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ حُسْنُ خُلُقِهِ»
«اولین چیزی که در روزقیامت، در میزان اعمال شخص قرار داده میشود، حسنخلق است.»
در روایات دیگر میفرمایند:
«مَا مِنْ شَیْءٍ أَثْقَلَ فِی الْمِیزَانِ مِنْ خُلُقٍ حَسَنٍ»
«چیزی سنگینتر از خلق نیکو در میزان اعمال انسان نیست.»
بعضی گمان میکنند حسنخلق یعنی بذلهگویی و امثال اینها، ولی نه، محبّت ورزیدن، تبسم نمودن،گذشت کردن، سعۀصدر داشتن و تحمل اذیت دیگران مراد است. هرچه انسان بیشتر بر این امور مواظبت کند، در نامه اعمال و در سجیه و درون او آثار بیشتری ظاهر میشود.
از طرف دیگر از پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله نقل شده که فرمودند:
«سُوء الخُلق ذَنبٌ لا یُغفَر»
«بداخلاقی گناهی است که بخشیده نمیشود.»
چراکه موجب حقالناس میشود؛ یعنی حقی بر گردن انسان میآید که تا جبران و معذرتخواهی نکند و طرف مقابل نبخشد، گذشت و عفوی نیست و آثارش باقی میماند.
رضوان خدا به حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت، برای تربیت یکی از شاگردان خود، مقداری او را تنبیه میکردند. وقتی در نجف، خدمت آیتاللّه قاضی رسیدند، برای کسب معارف، ایشان فرمودند: باید هرکسی که از شما دلخوری دارد، شما را ببخشد.
آیتاللّه نجابت فرمودند: شخصی بود که درسش میدادم و گاهی با اجازه پدرش که گفته بوده سخت بگیرید، مقداری سختگیری میکردم، شاید دلخور میشد.
آیتاللّه قاضی فرمودند: باید حلالیت بطلبید!
آیتاللّهالعظمی نجابت از نجف نامه نوشتند به شیراز که فلانی را پیدا کنید و برای من از او حلیت بطلبید و دلجویی کنید.
یعنی حتی این مقدار هم که با اجازه شرعی بوده، مانع انسان است، چه رسد به آنجا که انسان حق سوءخلق ندارد!
روایت دیگر از پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله:
«انّ العبد لیبلغ بحسن خلقه عظیم الدرجات الآخره»
«خدای تعالی درجات عظیم آخرت و منازل عالی بندگی را نصیب کسی میکند که حسنخلق دارد.»
این پاداش بندهای است که گذشت و سعۀصدر و محبّت را، آنهم برای رضای خدا، سجیۀ خود قرار داده است.
همچنین میفرمایند:
«حُسْنُ الْخُلُقِ یُثْبِتُ الْمَوَدَّهَ»
حسنخلق باعث مودت و دوستی و محبّت میشود و کار انسان را آسان میکند.
از آقا امیرالمؤمنین علیهالسلام روایت شده:
«فِی سَعَهِ الْأَخْلَاقِ کُنُوزُ الْأَرْزَاقِ»
«رزقوروزی شما در حسنخلق و سعۀ اخلاق است.»
«الف و لام» در «الارزاق» استغراق است که افاده عمومیت میدهد؛ یعنی گنجینۀ همۀ رزقهای مادی و معنوی شما در سعۀ اخلاق و حسنخلق شماست.
کاسبهایی که خوشاخلاقاند مشتری بیشتری جلب میکنند. اگر همین کار را، نه برای رونق کسب، بلکه برای رضای خدا انجام دهد، آثار و برکات بیشتری در زندگی خود میبینند، مخصوصاً نسبت به خانواده. اساس وسعت رزقوروزی، از همان اول صبح و اولین برخوردی که در خانه میکند و بیرون میآید، گذاشته میشود.
در بسیاری از کلمات بزرگان و حکایات داریم که بعضی مطالبی که نصیب اولیاء خدا شد، فقط بهخاطر همین سعۀصدر و حسنخلقی بود که بهخرج دادند و گذشتی که داشتند و محبّتی که ورزیدند.
رضوان خدا به آیتاللّه انصاری، یکی از شاگردان ایشان بیادبی میکرد؛ نسبتهای بد و حتی نسبت کفر به ایشان میداد؛ علیه ایشان تبلیغ میکرد و بارها و بارها این کار را تکرار و هربار معذرتخواهی میکرد، هر بار هم آیتاللّه انصاری با محبّت قبولش میکردند. در یکی از موارد که ظاهراً هجده روز از شروع بدگوییهایش گذشته بود. آیتاللّه انصاری فرموده بودند: در این هجده روز، خدای تعالی نعمتی نصیبم کرده که فکر نمیکردم در این دنیا نصیبم شود.
علاوه بر این ناراحتیهایی که از طرف خانواده برایشان ایجاد میشد و مسائل دیگری که تحمل میکردند و سعۀصدر و گذشت و تحمل و حسنخلقی که ظاهر میفرموند، موجب شد خدای تعالی درهای رحمت خاصش را به روی ایشان باز کند.
آقا امیرالمؤمنین علیهالسلام در روایت دیگر میفرمایند:
«حُسْنُ الْأَخْلَاقِ یُدِرُّ الْأَرْزَاقَ وَ یُونِسُ الرِّفَاق»
«حسنخلق باعث ریزش ارزاق و انس رفاقت میشود.»
انس در خانواده، انس در میان رفقا و انس در هر محیطی که جمعی دور هم باشند، ثمرۀ حسنخلق است. همچنین موجب میشود افراد با آرامش بیشتری بهطرف خدای تعالی حرکت کنند. مخصوصاً اگر کسی که حسنخلق به خرج میدهد، شاخص یا مبلّغ دین و مکتب اهلبیت علیهمالسلام باشد یا ریاستی مربوط به دین داشته باشد، خیلی تأثیر دارد.
امام صادق علیهالسلام از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله روایت کرده:
«أَنَّ الْخُلُقَ الْحَسَنَ یُذِیبُ السَّیِّئَهَ کَمَا یُذِیبُ الشَّمْسُ الْجَلِیدَ»
«حسنخلق گناهان را ذوب میکند، همچنان که خورشید یخ را ذوب میکند.»
حسنخلق کفّارۀ گناهان است و طهارت معنوی را نصیب میکند.
امام صادق علیهالسلام در روایت دیگری میفرماید:
«إِنَّ الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ یَعْمُرَانِ الدِّیَارَ وَ یَزِیدَانِ فِی الْأَعْمَارِ»
«نیکی و حسنخلق شهرها را آباد و عمرها را دراز میکند.»
حسنخلق الفتی در جامعه ایجاد میکند که دیگر کسی به نقاط دیگر مهاجرت نمیکند، آنهم به کشورهایی که بعضا باید انسان دست از دین خود بردارد یا دینش در خطر بیفتد یا نتواند اظهار ولایت اهلبیت علیهمالسلام و تظاهر به شرایع دینی کند.
برخی جوانها بهخاطر سوءخلق و تنگنظری و رفتار نادرست بعضی افراد، رنج سفر و خطر این امور را به جان میخرند و از مملکت و وطن خود مهاجرت میکنند؛ لذا حضرت میفرمایند نیکی و حسنخلق باعث آبادی شهرها میشود.
آمار رفاه و آرامش در کشورهایی که اسمی از اسلام ندارند بسیار عالی است، ولی در کشور اسلامی که اینهمه آموزههای فرهنگی و تعالیم دینی و آیات قرآن کریم در این باره داریم، وضعیت مصیبتبار است.
از آن طرف، روایات دربارۀ ثمرات سوءخلق و بد اخلاقی بسیار داریم؛ از پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله نقل شده:
«وَ أَنَّ الْخُلُقَ السَّیِّئَ یُفْسِدُ الْعَمَلَ کَمَا یُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ»
«بدخلقی عمل انسان را فاسد میکند، همچنان که سرکه عسل را فاسد میکند.»
از آقا امیرالمؤمنین علیهالسلام:
«سُوءُ الْخُلُقِ یُوحِشُ النَّفْسَ وَ یَرْفَعُ الْأُنْسَ»
«سوءخلق باعث وحشت بین مردم و از بین رفتن انس میشود.»
رضوان خدا به حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت، در کتاب جهاد، دربارۀ رعایت حقوق، بالأخص حقوق اطرافیان، روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل میکنند و آن را توضیح میدهند.
«إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِأَخِیهِ أُفٍ انْقَطَعَ مَا بَیْنَهُمَا مِنَ الْوَلَایَهِ»
«اگر یک نفر مسلمان به رفیق مسلمانش، به برادر مسلمانش «اف» گفت؛ یعنی آهای چه میکنی، چه میگویی…»
«اف» کلمهای در نهایت ضعف است، در ایجاد ناراحتی برای دیگری. در بعضی روایات دربارۀ آیۀ «و لا تَقُلْ لَهُما أُف» (به پدر و مادر اف نگویید) میفرمایند: اف کمترین حرفی است که باعث ناراحتی و انزجار میشود. حضرت تشبیه میکنند به اینکه پشت چشم نازک کند یا از روی بیاعتنایی چشم از آنها برگرداند.
حضرت میفرمایند همین مقدار هم به برادر مسلمان -نه برادر مؤمن- نگویید.
حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت در ادامه میفرمایند: «یک کلمهای بگوید که موجب زجر برادر مسلمانش بشود، آقا امام صادق میفرمایند «انقطع مابینهما من الولایه» دوستی و مودت ایمانی که خداوند علیّاعلی ایجاد فرموده، بین این دو نفر قطع میشود، به مجردی که کلمهای که موجب نفرت شنونده است، می گوید.»
«وَ إِذَا قَالَ أَنْتَ عَدُوِّی کَفَرَ أَحَدُهُمَا»
«همین که به بردار مسلمانش میگوید «انت عدوی فقد کفر احدهما». اگر به برادر مسلمانش گفت: تو دشمن منی، یکی از این دو نفر حتماً کافر شده است. البته نه کفری که منتهی بشود به آخرین مرتبه کفر، نه خیر. یک مقداری حق یقیینا برایش مستور میشود.»
یعنی تا وقتی که معذرتخواهی نکند و آن شخص عذر او را قبول نکند و نگذرد، در حال مستوریت از حق میماند.
«فَإِذَا اتَّهَمَهُ انْمَاثَ الْإِیمَانُ فِی قَلْبِهِ»
«اگر مسلمانی مسلمان دیگر را، برادرش را، برادر ایمانیاش را متهم بکند؛ یک کلمه بیجایی نسبت به او بدهد، حضرت میفرماید «فاذا اتهمه انماث فی قلبه الایمان» در قلبش ایمان حل میشود.»
نباید حتی در فکر و خیال خود هم راه دهد که برادر مسلمانش را متهم کند یا در نظر بیاورد که او دشمن من است؛ یعنی سوءظنّ به مؤمن هم انسان را زمینگیر میکند.
«کَمَا یَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ»
«همچنان که نمک وقتی در آب حل میشود، چگونه نمک باقی نمیماند. ایمانی که نور خداست و خداوند متعال به این عطا فرموده، مودتی که از طرف خدا به این شخص، به این طرفین عطا فرموده، این مودت، این ایمان در شخص حل میشود؛ یعنی دیگر لذتی از نور ایمانیاش به این زودیها نمیبرد، مگر آنکه توبه کند و از کارش راستیراستی شرمنده شود. اگر لازم است حتماً معذرتخواهی حلالبودی بطلبد.»
گاهی تا دل طرف را به دست نیاورد، آثار بدخلقی و سوءظن و حرف بیجا از بین نمیرود. در بعضی روایات آمده گاهی یک بیادبی، مخصوصاً وقتی دل طرف شکسته میشود یا منزجر میگردد، تا چهل روز انسان را زمینگیر میکند، مگر اینکه فوراً جبران کند.
روزی حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت به یکی از طلبهها تذکری داده بودند که او دلشکسته شد و رفت. آقا مشغول خرد کردن گوشت بودند که کارد به دستشان خورد و مقداری از انگشتشان زخمی شد. فوراً آقا متوجه آن طلبه شدند و به دوستان فرمودند او را پیدا کنید و از طرف من از او دلجویی نمایید.
با اینکه تذکر ایشان کاملاً بهحق بود، ولی همین که دل طرف مقدرای گرفته میشود، برای انسان آثاری دارد و بزرگان این را متوجه میشوند و سریع جبران میکنند.
اینکه انسان بخواهد دائماً با اطرافیانش، مخصوصاً با خانواده، حسنخلق و گذشت محبّت داشته باشد، نیازمند جهاد با نفس است.
حضرت آیتاللّه سید علیمحمّد دستغیب در کتاب حیات طیّبه، دربارۀ جهاد با نفس مطالبی فرمودند که به برخی از آنها اشاره میشود.
«هیچکس نمىتواند ادّعا کند از همۀ صفات ناپسند پاک و کاملاً مهذّب شده است. بسیار بودند کسانی که سالها در راه سلوکالیاللّه طى طریق کردند و استاد چه زحمتها برایشان کشید، امّا همچنان در بند کبر و کینه و حسد خویش ماندند و صفات رذیله از درونشان پاک نشد.»
گاهی بعضی دوستان حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت وقتی گیری داشتند یا زودرنج بودند یا تحمل دیگران را نداشتند، خود حضرت آقا بعضی دوستان را وامیداشتند تا با صحبتی یا مضمونی، آن شخص را از آن حال بیرون بیاورند.
حضرت آیتاللّه سید علیمحمّد دستغیب در کتاب حیات طیّبه میفرمایند:
«پس در واقع خداوند متعال مهذِب انسان است، امّا مقدمات تهذیب به دست خود شخص است و یکی از راههای بسیار مؤثر تهذیب، همین حسنخلق و تحمل اذیتهای دیگران است، مخصوصاً در خانواده. شاید اگر یک ساعت زن یا شوهر ناراحتی همدیگر را به نحو احسن تحمل کنند، از چندین ختم قرآن بهتر باشد؛ چه از نظر ثواب، چه از نظر پیشرفت و ترقی روحی؛ چراکه ختم قرآن اختیاری است، امّا اینکه انسان برای رضای خدا در مقابل همسرش خود را نگه دارد و گذشت کند و هیچ نگوید، کار آسانی نیست و تحمل بر آن موجب عنایت بسیار خدای تعالی میگردد.»
منظور از نحمل به نحو احسن این نیست که تحملی کند و درونش در حال انفجار باشد.
نماز شب را انسان هر وقت خواست میخواند و هر وقت هم خواست رها میکند. قرآن هم همین طور، ولی وقتی زحمتی را که دیگری برایش به وجود آورده تحمل میکند، چون به اختیار خودش نیست و از جانب خدای تعالی میآید، در مقام تربیت الهی واقع میشود و مصداق این آیه میگردد:
«فَعَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیرا»
«چه بسا چیزی را ناپسند میشمارید، امّا خداوند در آن خیر کثیر قرار داده.»
خدای تعالی در دو آیه از قرآن «خیر کثیر» آورده، یکی اینجا و یکی در آیۀ «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیرا» هرکس حکمت نصیبش شود، خدای تعالی خیر کثیر نصیبش کرده.
حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت از این دو آیه استفاده کردند که حکمت همان خلاف نفس است؛ یعنی انسان آنچه را که دیگران برایش به وجود آوردند و خلاف نفسش بود، برای رضای خدا، تحمل کند و حسنخلق و سعۀصدر را اصل خویش قرار دهد.
حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت میگفتند به دیدار بانوی اصفهانی رفتیم. وقتی ایشان پشت پرده ایستادند، حس کردم تلّی از نور پشت پرده آمده. بسیار منور و اهل معنویت بودند.
آیتاللّه سید علیمحمّد دستغیب در کتاب حیات طیّبه میفرمایند بسیاری از توفیقات این بانو از تحمل بدخلقی اطرافیانشان بود که باعث شد خدای تعالی عنایات ویژه و خیر کثیر نصیبشان کند.
در ادامه میفرمایند: «رعایت این مطلب علاوه بر محسنات بیشماری که دارد، موجب اصلاح طرفین میشود و ثواب اصلاح ذات بین را نصیب صبرکننده میکند.»
بعد مثال میزنند که یکی از دوستان حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت نقل میکرد بین چند نفر نزاعی پیش آمد و مرا برای اصلاح بین آنها دعوت کردند. کار اصلاح چند ساعت طول کشید و تا پاسی از شب آنجا بودم تا توانستم بین آنها الفت و اصلاح ایجاد کنم.
وقتی به خانه برمیگشتم با خود گفتم آیا لازم است این قدر وقت برای این امور بگذارم؟
فردا صبح که به حوزه رفتم، دیدم حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت دم در، منتظر ایستادهاند، همین که مرا دیدند، فرموند: مرحبا کار خوبی انجام دادی که نزاع آنها را برطرف کردی و بینشان صلح و الفت قرار دادی!
در وصیت آقا امیرالمؤمنین علیهالسلام آمده است که اصلاح ذات بین، گاه از عبادت یک سال مفیدتر است.
در حیات طیّبه میفرمایند:
«اگر این کار بین خود زن و شوهر اتفاق بیفتد -یعنی بدون اینکه بگذارند کسی متوجه شود، اصلاح ذات بین کنند- ثواب و نفع آن نصیب خودشان خواهد شد. چه بسا بعد از نزاعی مختصر، هر دو پشیمان شوند، امّا هرکدام منتظر باشد دیگری بیاید و شروع کند به صحبت و محبّت؛ لذا هرکس پیشقدم شود، قطعاً ثواب اصلاح ذات البین نصیب او میشود.»
قطعاً یکی از مصادیق «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرات» همین است.
خدا توفیق دهد در همۀ فراز و نشیبهای زندگی حسنخلق و سعۀصدر و گذشت و محبّت داشته باشیم و در برخورد با دیگران، اساس را بر رضوان الهی قرار دهیم!