شهدا

طلبه شهید سیّد عبدالرّحیم نجدحجازی

  

طلبه شهید سیّد عبدالرّحیم نجدحجازی 1

شهید والا مقام و مجاهد فی سبیل اللّه

طلبه شهید سیّد عبدالرّحیم نجدحجازی

سیّد عبدالرّحیم در سال 1343 در یک خانواده‌ی مذهبی و اصیل شیرازی چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دوران متوسّطه را در رشته‌ی ریاضی و فیزیک در شیراز گذرانید و از شاگردان ممتاز در این رشته بود. هوش و استعداد فراوان در تحصیل علم و علاقه به مطالعه‌، او را در میان دوستان و نزدیکان زبان زد خاصّ و عامّ نموده بود. از آن جا که تحصیلات متوسّطه‌ی ایشان همزمان با جنگ تحمیلی بود در چندین نوبت راهی جبهه‌های حق  علیه باطل شد.

فضای معنوی و عطر آگین جبهه‌ها و آشنایی بیشتر با هم رزمان روحانی‌اش، ایشان را به نقش مؤثّر روحانیتِ همیشه در صحنه و رهبری و هدایت قشر آگاه آن واقف گردانید؛ از این رو او را به تحصیل علوم و معارف اسلامی علاقه‌مند نمود و به قصد پیوستن به صف شاگردان امام صادق (علیه السلام) ، به محضرحضرت آیت اللّه سیّد علی‌محمّد دستغیب«مدظله‌العالی» در حوزه‌ی عملیه‌ی ابوصالح«عج» رساند.

 روح تلاشگر و استعداد درخشان او  در فراگیری علوم اهل‌بیت: و دروس حوزوی طراوت و لذّت بیشتری را در او ایجاد کرد و همین بود که به سرعت پلّه‌های تعالی را پیمود.

همزمان با تحصیل و تهذیب نفس در حوزه‌ی علمیه هم چون سایر طلّاب برای دفاع از انقلاب اسلامی و لبیّک به ندای امام راحل در چندین نوبت به جبهه‌های نور علیه ظلمت هجرت نمود.

 تلاوت قرآن را از دوران دبستان آموخته و به نمازهای یومیه و فریضه‌ی روزه قبل از فرا رسیدن به سنّ بلوغ علاقه مند بود. محبّت خالصانه نسبت به جدّ بزرگوارش رسول گرامی (صلوات الله علیه) و ائمّه‌ی اطهار (علیهم السلام) که او خود از سلاله‌ی پاک ایشان بود در رأس هرمِ عقیدتی او، بعد از توحید قرار داشت که این ارادت را می‌‌توان به وضوح در نامه هایی که از جبهه‌ها برای خانواده و دوستان ارسال می‌کرد مشاهده نمود.

در کارهایش خلوص به ‌خصوصی وجود داشت و اصرار و پافشاری فراوانی در انجام فرائض مذهبی خود داشت. به راهی که انتخاب کرده بود مطمئن و استوار بود و قدر وقت را می‌‌دانست. وقت شناسی و بیداری دل نسبت به عمری که هر لحظه کوتاه تر می‌شد در او عامل مؤثّری برای مراقبت از نفس و اخلاق پدید آورده بود.

پدر شهید در بیان این فضایل نقل می‌کند:

«از چند سال قبل از شهادت ایشان متوجّه شدیم که او از خوابیدن در رختخواب پرهیز می‌کند، هر وقت به این موضوع اعتراضی می‌شد می‌گفت چگونه می‌‌توانم در بستر راحت آرام گیرم در حالی که فراوانند افرادی که از تهیه‌ی یک زیرانداز برای اهل خانه ناتوانند و  یا در خرید و انتخاب لباس نیز همین وضع را داشت؛ او سعی می‌کرد حتّی الامکان لباس ارزان قیمت تهیه کند و به کمترین نیاز شخصی قانع بود و ساده می‌‌زیست، کمتر می‌‌خوابید و بیشتر مطالعه و عبادت می‌کرد.»

سید عبدالرّحیم در پرهیز از گناه و ترک محرّمات توسّط خود و اطرافیان تلاش بسیار داشت و همیشه بر این امر پافشاری می‌کرد.

 مادر ایشان در این باره خاطراتی را نقل می‌کند:

«هر وقت که رحیم وارد مجلسی می‌شد و متوجّه گناه غیبت در محل می‌شد با تذکّر به حاضرین، مجلس را ترک می‌‌نمود. این عمل او باعث شده بود که اطرافیان این گناه کبیره را ترک نمایند.»

یاد یاران رفته و شوقِ دیدار آنان به خصوص پسر عموی عزیزش شهید سیّد محسن که هم چون او عارفی دلباخته بود دل جوانش را به تپش وا می‌‌داشت و این عشق و سوختن در 12 / 12 / 62 صبح عملیات در منطقه‌ی طلائیه  به اوج خود رسید و شهید سیّد عبدالرّحیم جزء شیر مردان بسیجی بود که تا آخرین گلوله با دشمن جنگید و هنگامی که تانک‌های عراقی قصد محاصره‌ی گردان در حال عقب نشینی را داشتند سیّد عبدالرّحیم آر.پی.جی یکی از دوستان شهیدش را برداشته و به مقابله با تانک‌ها رفت و در مصاف با همین تانک‌ها گلوله‌ای به قلب مبارکش اصابت نمود و قلبی که سال‌ها به عشق جدّ مظلومش تپیده چشمه‌ای شد که با جوشش دیگران را هم سیراب کند.  و با فوران خون از قلب پاکش مرثیه خوان آخرین لحظات جد شریفش در گودال قتلگاه شود.

روحش شاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است