تفسیر سوره حج

سوره حج آیه ۳ | جلسه ۲

برخی انسان‌ها خودشان شیطان و بلکه بدتر از شیطان هستند. عده‌ای هم ادعا می‌کنند شیطان‌پرست‌اند، امّا دست شیطان را از پشت بسته‌اند.

در مقابل خدای تعالی برای مؤمنان کمک‌کار و یاری دهنده فرستاده که اول از همه عقل و فطرت درونی است، بعد هم ملائکه و حضرات معصومین علهیم‌السلام. بی‌شک تا آنجا که خود انسان استقامت کند و رها نکند، خدای تعالی رهایش نمی‌کنند و کمک می‌کنند.

فیلم جلسه
صوت جلسه

متن تفسیر

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

 

سوره حج |  آیه ۳ | چهارشنبه ۱۳۹۹/۰۸/۲۸ | جلسه ۲ | آیت الله سید علی محمد دستغیب

 

 

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطانٍ مَریدٍ (۳)

برخی از مردم بدون هیچ علمی دربارۀ خدا مجادله می‌کنند و از هر شیطان فاسدی پیروی می‌کنند.

 

«وَ مِنَ النَّاسِ» برخی از مردم «مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ» دربارۀ خدا جدل می‌کنند «بِغَیْرِ عِلْمٍ» بدون هیچ علمی «وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطانٍ مَریدٍ» و از هر شیطان فاسدی پیروی می‌کنند.

مردم دو دسته‌اند؛ یا تابع شیطان‌اند و هرچه او می‌گوید انجام می‌دهند یا از اطاعت شیطان بیرون‌اند.

شیطان همواره با نفس امّاره هماهنگ است و نفس تا مهذّب نشده، امر به بدی می‌کند.

﴿إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ‏ رَبِّی﴾[1]

شیطان و نفس کمک‌کارِ هم هستند و کسی که از این پیروی می‌کند، تابع آن دیگری هم هست. در واقع این دو نیرو، یکی از داخل و یکی از خارج، سعی می‌‌کنند انسان را از راه مستقیم بازدارند.

خدای تعالی شیطان را برای شیطنت خلق نکرد. در سوره کهف می‌فرماید او جن بود که به درخواست خود یا به مشیت الهی با ملائکه عبادت می‌کرد. طبق روایت شش هزار سال به این کار مشغول بود، امّا ماهیت او حتی برای ملائکه مبهم بود.

همان طور که خدای تعالی مطابق سنّت همیشگی خود هر موجود صاحب تکلیفی را امتحان می‌کند، قضیۀ حضرت آدم پیش آمد و شیطان در این آزمون الهی باطن خود را نشان داد.

وقتی پروردگار فرمود به آدم سجده کنید -به‌عنوانِ قبله- که او بر شما برتری دارد، شیطان گفت: من از او برتر هستم؛ خلقت من از آتش است و آدم از خاک؛ پس برای او سجده نمی‌کنم.

خدای تعالی فرمود: اینجا جای تکبر نیست. هرکس کبر ورزد، رانده می‌شود.

آن خبیث به‌جای استغفار و توبه به درگاه پروردگار، بیشتر در گمراهی فرورفت و گفت: حال که مرا راندی، با اغواگری و وسوسه بندگانت را از راه راست بیرون می‌کنم.

راه فرار از این دشمن بیرونی و نیز دشمن درونی (نفس) این است که انسان از خدای تعالی کمک بخواهد. خداوند راه راست را از درون و بیرون به انسان نشان داده است.

او خوبی و بدی را در فطرت همه قرار داده، قدرت عقل به انسان‌ها عنایت کرده است. به‌علاوه انبیاء، ائمه، اولیاء و مؤمنان را به‌عنوانِ حجت بیرونی قرار داده تا صراط مستقیم را نشان دهند و بشر را متذکر سازند.

در قرآن ۶۲ مرتبه اسم شیطان و 11 مرتبه نام ابلیس برده شده، خدای تعالی در سوره‌های مختلف حتی در دیگر کتاب‌های آسمانی دائم به بنی‌آدم تذکر می‌دهد مراقب باشید فریب او را نخورید!

خدای تعالی به همه می‌فهماند چه وقت در راه شیطان هستند و به گمراهی می‌روند؛ بعضی قبول می‌کنند و بعضی نمی‌کنند. دار دارِ اختیار است.

در این آیه می‌فرماید برخی از مردم بدون اینکه علمی داشته باشند دربارۀ خدا جدل می‌کنند. جدل یعنی گفت‌وگو با دیگران دربارۀ موضوع خاصی.

راه و رسم جدل را اشخاص عالم خوب می‌دانند و می‌توانند از راه‌هایی وارد شوند تا پیروز گردند، و این کارِ هرکسی نیست.

جدل «بغیر علم» آن است که طرفین علمی دربارۀ موضوع نداشته باشند و هرچه به ذهنشان برسد، بر زبان آورند.

برخی مردم دربارۀ پروردگار و صفات او؛ از جمله علم، حیات، قدرت و دیگر صفات حسنیٰ و افعالش با هم جدل می‌کنند، در حالی که هیچ علمی در این باره ندارند. با این هدف که نتیجه بگیرند خدایی نیست یا صفات ناپسندی به او نسبت بدهند.

این قبیل افراد از اول دنیا بوده‌اند. خدای تعالی دربارۀ آنها می‌فرماید: «یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطانٍ مَریدٍ».

از جمله سخنان بیهوده‌ای که شیطان بر زبان آنها جاری می‌کند، دربارۀ افرادی است که در خلقتشان معلولیت و نقصی وجود دارد.

امروزه معلوم شده بسیاری از این معلولیت‌ها دلایلی همچون مسائل ژنتیکی یا حوادث دوران حمل دارد. گاهی اوقات هم به‌خاطرِ جهات معنوی است؛ یعنی ممکن است خدای تعالی خواسته به این شخص تذکری بدهد.

ممکن است بگویند چرا این اتفاقات برای یهودیان و کافران و کسانی که از خدا دورند نمی‌افتد؟

علت این است که آنها دیگر قابل تذکر نیستند. راهی را پیش گرفته‌اند که از آن بازنمی‌گردند، امّا خدای تعالی گاهی برای مؤمنان ناراحتی‌هایی پیش می‌آورد تا موجب تذکرشان باشد، اگر هم خیلی مؤمن باشند، درجاتشان بیشتر می‌‌شود.

وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطانٍ مَرید؛ از هر شیطان رانده شده و فاسدی تبعیت می‌کنند.

چرا نفرمود «شیطانا» در حالی که می‌دانیم شیطان یکی بیشتر نیست؟ چون آن پلید مریدان بسیاری از آدمیان و اجنه دارد.

مولا امیرالمؤمنین علیه‌السلام در خطبه ۷ نهج‌البلاغه می‌فرماید:

«اتَّخَذُوا الشَّیْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاکاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاکاً فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ‏ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِی حُجُورِهِمْ‏ فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ‏ فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ‏ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ‏ فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِکَهُ الشَّیْطَانُ فِی سُلْطَانِهِ‏ وَ نَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَى لِسَانِهِ‏»

«شیطان را معیار کار خود گرفتند و او آنها را دام خود قرار داد و در دل‏هایشان تخم گذاشت و جوجه‏هاى خود را در دامانشان پرورش داد. با چشم‏هاى آنان مى‏نگریست و با زبان‏هاى آنان سخن مى‏گفت. با یارى آنها بر مرکب گمراهى سوار شد و کردارهاى زشت را در نظرشان زیبا جلوه داد؛ مانند رفتار کسى که نشان مى‏داد در حکومت شیطان شریک است و با زبان شیطان سخن باطل مى‏گوید.

برخی انسان‌ها خودشان شیطان و بلکه بدتر از شیطان هستند. عده‌ای هم ادعا می‌کنند شیطان‌پرست‌اند، امّا دست شیطان را از پشت بسته‌اند.

در مقابل خدای تعالی برای مؤمنان کمک‌کار و یاری دهنده فرستاده که اول از همه عقل و فطرت درونی است، بعد هم ملائکه و حضرات معصومین علهیم‌السلام. بی‌شک تا آنجا که خود انسان استقامت کند و رها نکند، خدای تعالی رهایش نمی‌کنند و کمک می‌کنند.

[1]. یوسف، ۵۳.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است