رمضان المبارک ۱۴۰۲-۱۴۴۴طلب و اخلاق طلبگی

طلب و اخلاق و طلبگی جلسه ۸ | اول رمضان ۱۴۴۴ – ۱۴۰۲ | حجت الاسلام والمسلمین کاکایی

فیلم جلسه
 

صوت جلسه

متن تفسیر

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

طلب و اخلاق و طلبگی جلسه ۸ | اول رمضان ۱۴۴۴ – ۱۴۰۲ | پنجشنبه ۱۴۰۲/۰۱/۰۳ | حجت الاسلام والمسلمین کاکایی

 

قال اللّه تعالی فی کتابه المبین:

﴿یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ۞ أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذینَ یُطیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعامُ مِسْکینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ۞ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ۞ وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی‏ وَ لْیُؤْمِنُوا بی‏ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ‏[1]

خداوند ان‌شاءاللّه دل‌های ما را به نور قرآن و عترت منور گرداند؛ ما را از فیوضات این ماه شریف، ماه انزال قرآن، ماه صیام و قیام و ربیع قرآن، مخصوصاً امسال که بهار در بهار قرار گرفته، ما را از فیوضات این ماه محروم نگرداند.

در بحث‌هایی که شب‌های جمعه داشتیم، تحت عنوان طلب و اخلاق طلبگی، به بحث عشق رسیدیم. عشق خدا به انسان و عشق انسان به خدا که در وقت دیگری ادامه خواهیم داد.

امّا ماه رمضان ماه بروز و ظهور این عشق است. اینکه حافظ فرمود:

نگویمت که همه‌ساله می‌پرستی کن

سه ماه می‌ خور و نه ماه پارسا می‌باش

این «سه ماه» ماه‌های رجب و شعبان و رمضان است که ماه رمضان اوج مستی و عشق‌ورزی اولیاء خداست. اگر مشاهده می‌کردید حالات امثال حضرت آیت‌اللّه نجابت رضوان اللّه تعالی علیه در این ماه مبارک را، حالت پرواز در ملکوت و همراه شدن با فرشتگان را حس می‌کردید.

چو پیر سالک عشقت به می‌ حواله دهد

بنوش و منتظر رحمت خدا می‌باش

این رحمت‌ها و برکاتی است که خداوند در این ماه مبارک به ما عطا فرموده.

حضرت ختمی مرتبت صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله در خطبۀ شبعانیه فرمود: «أَیُّهَا النَّاسُ‏ قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏ شَهْرُ رَمَضَانَ بِالْبَرَکَهِ وَ الرَّحْمَهِ وَ الْمَغْفِرَهِ».

ماهی آمده که بهترین ماه است؛ روزهایش بهترین روزها، شب‌هایش بهترین شب‌ها، ساعاتش بهترین ساعات. دعوت شدید به ضیافت اللّه و مهمانی خدا. رحمت و برکت در این ماه به‌سوی شما سرازیر است؛ «بنوش و منتظر رحمت خدا می‌باش».

ان‌شاءاللّه که خداوند به برکت امیرالمؤمنین که ساقی کوثر است و این ماه به شکلی با آن حضرت نیز مرتبط است، ما را از این می‌ عشق الهی در این ماه رمضان بچشاند!

آیاتی که تلاوت شد از سورۀ بقره، آیات ۱۸۳ به بعد، بحث ناز کشیدن است.

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا؛ ای کسانی که ایمان آوردید! خدا دعوت می‌کند به آن میهمانی که حضرت ختمی مرتبت فرمودند، منتهی مثل اینکه خدا ناز مؤمنان را می‌کشد.

نعمات دنیا همه نعمت خداست. متاع دنیا هم نعمت خداست، لکن خدا می‌گوید این متاع دنیا که به شما دادم، اندک است؛ «قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلیلٌ».[2]

برای تو که می‌خواهی انسان باشی، این دنیا کم است. حیوانات می‌چرخند و می‌ چرند و همین، ولی این برای تو کم است؛‌ «وَ الآخِرَهُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى»[3] آخرت برای کسی که اهل تقوا باشد بهتر است.

خدا به آخرت دعوت می‌کند. آخرت هم جای دیگری نیست که مکان دیگری باشد و باید زمانی وارد شویم. حضرت آیت‌اللّه‌ نجابت رضوان اللّه تعالی علیه می‌فرمودند: «نشئۀ دوم». می‌گفتند برخی پا به نشئۀ دوم می‌گذارند.

ماه مبارک رمضان جایی است که شما پا به نشئۀ دوم می‌گذارید. در این ماه خدا دعوت می‌کند به میهمانی خود. می‌فرماید بیایید که می‌خواهم فراوان ببخشم، نه صرف متاع قلیل دنیا، هرچند گمان کنی که از این متاع قلیل باید کم بخوری و کم بیاشامی.

کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ؛ نگفت من واجب کردم. «کُتِبَ» فعل مجهول است؛ یعنی نوشته شده.

کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ؛ بر گذشتگان هم نوشته شده، فقط مخصوص شما نیست، برای همه بوده.

خدا پشت‌سر هم ناز می‌کشد که بیایید، چون به شما عشق دارد و می‌خواهد شما را بالا و والا ببرد.

بعد هم می‌فرماید: «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» ثمرۀ روزه تقواست.

تقوا برای هرکس پیدا شود، اهل آخرت می‌شود. وقتی اهل آخرت شد، این شش بیت مولانا درباره‌اش صادق می‌شود.

 

این دهان بستی دهانی باز شد

تا خورندۀ لقمه‌های راز شد

این روزه و میهمانی ضیافت اللّه است. خداوند سفره‌ای پهن کرده که لقمه‌های راز به شما می‌دهد.

لب فرو بند از طعام و از شراب

سوی خان آسمانی کن شتاب

نخور، نیاشام! این لب که فروبستی سوی خان آسمانی شتاب می‌کنی. سفرۀ زمینی هم مال خداست، امّا می‌فرماید کم است. آن خان آسمانی «خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى».

گر تو این انبان ز نان خالی کنی

پر ز گوهرهای اجلالی کنی

یعنی درونت نورانی و ارزشمند می‌شود.

روزه درونی‌ترین عبادت است. همۀ عبادت‌ها به‌خاطر نیّت و قصد «قربه الی اللّه» که می‌کنید، جوانحی (قلبی) است، ولی جوارحی هم دارد؛ مثلاً در نماز حمد و سوره می‌خوانیم، سجده و رکوع می‌کنیم، سلام می‌دهیم. در حج طواف و سعی و جمرات می‌کنیم. در جهاد همین طور. در هر عبادتی علاوه بر اینکه نیّت قلبی لازم دارد و جوانحی است، یک سری اعمال ظاهری هم انجام می‌دهیم.

امّا در روزه هیچ‌ کاری نمی‌کنیم؛ نه می‌خوریم، نه می‌آشمایم، لکن صرف نخوردن و نیاشامیدن نیست، «کفّ نفس» است؛ یعنی نفست را نگه می‌داری؛ لذا روزه درونی است. عمل بیرونی و جوارحی ندارد. به همین دلیل گفته‌اند شاید در روزه نمی‌شود ریا کرد، مگر به شکلی که گفته می‌شود.

نماز را می‌شود طول داد و مد «ولاالضالین» را کشید که بگویند احسنت. در عبادات دیگر هم می‌توان غیر خدا را شریک کرد، امّا در روزه نمی‌شود ریا کرد؛ چون عملی نیست که بخواهی به دیگران نشان دهی، مگر مثل لطیفه‌ای که گفته‌اند شخصی در زیر آفتاب گرم تابستان نماز می‌خواند و عرق می‌ریخت.

چند نفر به او رسیدند و با هم گفتند: خوشابه‌حالش! با این نماز حتماً جایش وسط بهشت است.

همین طور تعریف کردند و او هم نمازش را طولانی کرد، ناگهان وسط نماز گفت: تازه روزه هم هستم.

به هر حال روزه عملی درونی است. به همین جهت خدا فرمود: «الصَّوْمُ‏ لِی‏ وَ أَنَا أَجْزِی بِهِ»[4] روزه مال من است و من جزای آن را می‌دهم. یعنی کنار خود خدا می‌نشینی و هیچ‌کس دیگری آنجا نیست. بعضی هم مجهول خوانده‌اند «‏ وَ أَنَا اُجْزِیٰ بِهِ» یعنی جزای روزه خود من هستم.

گر تو این انبان ز نان خالی کنی

پر ز گوهرهای اجلالی کنی

طفل جان از شیر شیطان باز کن

بعد از آنَش با ملک انباز کن

شیطان در دنیا می‌تواند بچرد، امّا راهی به نشئۀ آخرت ندارد. «طفل جان از شیر شیطان باز کن». خود را از شیطان قطع کن «بعد از آنش با ملک انباز کن» جانت را با فرشتگاه همراه کن.

عرض کردم برای امثال حضرت آیت‌اللّه‌ نجابت ماه رمضان ماه عشق‌ورزی بود. مثل اینکه در ملکوت پرواز می‌کنند. فرشته‌صورت و سیرت می‌شدند.

چند خوردی چرب و شیرین از طعام

امتحان کن چند روزی در صیام

امتحان کن ببین وقتی درونت را بازمی‌داری و کفّ نفس می‌کنی، «این دهان بستی دهانی باز شد» ببین در آن میهمانی چه می‌چشی.

این صیام بود، یکی هم قیام است که رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله گفتند: خدایا ما را کمک کن «فی صیامه و قیامه».

چند شب‌ها خواب را گشتی اسیر

یک شبی بیدار شو دولت بگیر

بیدار بودن همان «احیا» است. احیا یعنی حیات دادن، امّا نه همین حیات دنیا.

خدا خیلی عاشق است. این‌همه نعمت داده، امّا می‌گوید «قلیل» هیچ نیست. از این متاع قلیل بالاتر بیایید. حال می‌ گوید اگر در این ماه احیا کنی، حیات دیگری به تو می‌دهم، زنده‌ات می‌کنم. احیا زنده شدن است.

مولانا از قرآن و روایت می‌گوید.

أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ؛ چند روزی است. مفسران گفته‌اند این‌هم از ناز کشیدن‌های خداست.

خدا عاشق است. ناز می‌کشد. دوستت دارد. می‌گوید ببخشید، چند روز است، ولی در عوض آن‌همه مطالبی است که مولانا اشاره کرد.

بعد هم می‌فرماید: «فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ». هرکس مریض یا در سفر بود، در وقت دیگری روزه بگیرد.

وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ؛ یعنی «صیامکم خیر لکم…». وقتی خدا می‌گوید «خیر» یعنی خیلی خوب، از همه‌چیز بهتر. «وَ الآخِرَهُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى».

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآن؛ ماه رمضان ماه قرآن است و قرآن در آن نازل شده.

قرآن به چه کسی نازل شده؟ در وهلۀ اول به حضرت ختمی مرتبت صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله.

در سورۀ اعراف می‌فرماید: «کِتابٌ أُنْزِلَ إِلَیْکَ» امّا در ادامه می‌فرماید: «اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ» از آنچه بر شما نازل شده تبیعت کنید.

یعنی انزال فقط به قلب شریف حضرت ختمی مرتبت نیست که در عرش است و فوق عرش است، بلکه از قلب ایشان به لسانشان می‌آید -که باز هم نازل است- و از لسانشان ظاهر می‌شود و این قرآن می‌شود و بر قلب من و شما نازل می‌شود؛ یعنی قرآن بر من و شما هم نازل شده. لذا فرمود: «اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ».

در این ماه رمضان که روزه می‌گیرید و قلبتان را شخم می‌زنید؛ «طفل جان از شیر شیطان باز کن» وقتی قطع کردی، قطع کردی، این قلب را شخم زدی، قلبت آماده می‌شود. قرآن همیشه خوب است، امّا الآن در آماده‌ترین حالت است. روزه و ماه رمضان در قلب تأثیر می‌کند؛ لذا فرمودند:

«لِکُلِ‏ شَیْ‏ءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَانَ»[5]

«هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.»

چرا بهار است؟ چون آماده است؛ هم ماه برکات الهی است -که حضرت ختمی مرتبت فرمودند- و هم قلب شما شخم زده شده و آماده است که باران قرآن در آن تأثیر کند. پس حواسمان باشد قدم در چه ماهی گذاشتیم.

پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله فرمود این ماه به شما رو کرده، استقبالش کنید؛ لذا همیشه با عشق استهلال انجام می‌شده که بگردی و نشانه‌ای از معشوق پیدا کنی. ضیافت اللّه، ضیافت خود خداست. شما هم از آن استقبال کنید.

هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقان؛ این قرآن بعد از حضرت ختمی مرتبت و ائمۀ اطهار صلوات اللّه علیهم اجمعین بالاترین نعمت خداست.

به فرمودۀ حضرت آیت‌اللّه نجابت رسول خدا و اهل‌بیت ایشان علیهم‌السلام بالاترین نعمت‌هایی هستند که خدا به ما داده. نعمت از این بالاتر نمی‌شود.

قرآن روشنی‌بخش است. نعمت‌های دنیا برای حیوانات هم هست. همیشه نمی‌شود این حرف را زد، فکر می‌کنند ما دعوت به فقر و نداری می‌کنیم. اینکه نعمت خدا باید درست توزیع شود و به خلق خدا برسد، جای خود. هرکه مسؤل است باید احساس مسؤلیت کند که نعمت الهی به دست مردم برسد، امّا نعمت اصلی، نه این متاع قلیل دنیا، بلکه هدایت و بینش الهی و تمییز حق و باطل است.

بعد از روزه و ماه رمضان و ربیع قرآن، خدا می‌فرماید: «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی‏ وَ لْیُؤْمِنُوا بی‏ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ‏».

این از آیات عجیب قرآن است که خدا این‌قدر نزدیکِ نزدیکِ نزدیک می‌آید. گاهی خداوند در مقام جلالت است، می‌فرماید «ما»؛ «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهِ الْقَدْرِ». امّا گاهی این‌قدر نزدیک است که می‌گوید «من».

در این آیه خداوند چند بار خود را با متکلم وحده آورده؛ «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی» بندگان من «عَنِّی» از من «فَإِنِّی قَریبٌ» من نزدیکم «أُجیبُ» اجابت می‌کنم. «فَلْیَسْتَجیبُوا لی» مرا اجابت کنند «وَ لْیُؤْمِنُوا بی‏» به من ایمان آورند.

یکی از مسائل مهمی که در ماه رمضان وجود دارد، مسألۀ دعاست. هر روز و هر ساعت این ماه دعایی دارد.

دعا همیشه خوب است. «ادْعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَکُمْ» برای همیشه است، ولی در ماه رمضان اهمیت ویژه دارد؛ لذا فرمود: «أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ» هرکه مرا بخواند، اجابتش می‌کنم.

قرآن «داعی الی اللّه» است. از برکت حضرت ختمی مرتبت و اهل‌بیت علیهم‌السلام برای هدایت و نور است. در واقع خدا دعوت می‌کند.

﴿یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُم‏[6]

خدا شما را دعوت می‌کند تا حیاتتان دهد و شما باید این دعوت را اجابت کنید؛ «اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُول».

خدا قرآن را از آسمان می‌فرستد و دعوت می‌کند، شما هم پاسخ دهید. از سوی دیگر شما دعا می‌کنید و خدا اجابت می‌کند؛ «أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاع». دعای شما بالا می‌رود و قرآن نازل می‌شود. این دو با هم گره می‌خورد.

قرآن دعاهای زیبایی دارد. وسیلۀ تقرّب و یکی از مصادیق «حبل اللّه المتین» است. می‌فرمایند «اقرا و الرقع». بخوان و بالا رو. قرآن نازل شده تا شما را بالا ببرد، نازل شده تا تو دعا یاد بگیری و با دعایت بالا روی، همنشین خود خدا شوی، رشد پیدا کنی. این ثمرۀ رمضان و دعاست.

یک مسیر دوطرفه است؛ هم خدا دعوت می‌کند و شما پاسخ می‌دهید، هم شما دعا می‌کنید و خدا اجابت می‌کند؛ لذا رمضان، با این دعا و آن قرآن، ماه عشق‌بازی است، ماه می‌ خواری اولیاء است. این همان حرف باباطاهر است؛

چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی

که یک سر مهربونی دردسر بی

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت

دل لیلی از او شوریده‌تر بی

«یُحِبُّهُمْ‏ وَ یُحِبُّونَهُ‏» خدا دوستشان دارد، این‌همه راه، این‌همه وسیله گذاشته تا بیایند. آنها هم خدا را دوست دارند.

خدایا به برکت امیرالمؤمنین فیوضات این ماه را به ما بچشان! ان‌شاءاللّه خداوند به برکت قرآن و ماه رمضان و روزه و قیام، حبّش را نصیبمان بفرماید.

شب‌زنده‌داری در این ماه اهمیت ویژه‌ای دارد، چون به‌خاطر روزه‌داری، آمادگی انسان بیشتر است، عشق‌ورزی با خدا بروز و ظهور بیشتری پیدا می‌کند.

از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت شده:

«أَفْضَلُ‏ النَّاسِ‏ مَنْ‏ عَشِقَ‏ الْعِبَادَهَ وَ عَانَقَهَا»[7]

«برترینِ مردم کسی است که به عبادت عشق بورزد و معانقه کند.»

«معانقه» یعنی در بغل گرفتن و گردن بر گردن نهادن؛ سمت راست به راست و سمت چپ به چپ. ناچار باید دستت را باز کنی که طرف در بغل بگیری. برخی فکر می‌کنند بوسیدن صورت است، امّا نیست.

بهترین مردم کسانی هستند که به عبادت عشق می‌ورزند و عبادت را در آغوش می‌گیرند. آیا به خدا عشق می‌ورند یا به عبادت؟ یقیناً عاشق خدا هستند.

فرمودند: «اعْبُدِ اللَّهَ‏ کَأَنَّکَ‏ تَرَاهُ‏»[8] طوری خدا را عبادت کن که گویا او را می‌بینی، یعنی می‌خواهی خدا را در آغوش بگیری.

خدا را که نمی‌توان در آغوش گرفت. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود خدا را به وقت عبادت می‌بینم، امّا برای ما «کأنّ» گویا می‌بینی و با او معاشقه و معانقه می‌کنی.

این دو روایت معنای احسان است. احسان این است که خدا را این‌طور عبادت کنی.

باباطاهر می‌گوید:

نسیمی که از بُن آن کاکل آیو

مرا خوش‌تر ز بوی سنبل آیو

گاهی نسیمی می‌آید؛ «إِنَّ لِلَّهِ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ‏ نَفَحَاتٍ‏ أَلَا فَتَرَصَّدُوا لَهَا».[9] این نفحات در ماه رمضان شدت می‌گیرد.

چو گیرم شو خیالت را در آغوش

سحر از بسترم بوی گل آیو

خیال خدا. «کأنّ» گویا خدا را می‌بینی. در نماز گویا با خدا سخن می‌گویی.

خدایا مقام «کانّ» را نصیب همۀ ما بفرما، حتی مقام «أنّ» که امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود. اینکه جرأت پیدا می‌کنیم، چون امثال حضرت آیت‌اللّه نجابت فرمودند از خدا بالا بخواهید.

خدایا به حق ساقی کوثر، امیرالمؤمنین ما را از این شراب روحانی و سفره الهی بهره‌مند بگردان؛ ما را به عبادات این ماه، به نحو احسن و اتمّ موفق دار؛ طول عمر و موفقیت و عزّت به استاد عزیز آیت‌اللّه سید علی‌محمّد دستغیب عطا بفرما!

[1]. بقره، ۱۸۳ تا ۱۸۶.

[2]. نساء، ۷۷.

[3]. نساء، ۷۷.

[4]. کافی، ۴، ۶۳.

[5]. کافی، ۴، ۶۶۴.

[6]. انفال، ۲۴.

[7]. مستدرک‌الوسایل، ۱، ۱۲۰.

[8]. مصباح‌الشریعه، ۸.

[9]. عوالی‌اللئالی، ۱، ۲۹۶.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است